زمستونا یه قسمت خیلی کوچیک حدود  اندازه سه تا موزاییک  رو حیاطمون گذاشتیم برا پرنده ها ته مونده غذا ها  یا نون خشک براشون میریزیم اونجا میاند نوشه جان میکنند:)

اوایل تعدادشون کم بود ولی الان بعضی وقتها به صد تا هم میرسند :) 

خیلی قشنگه نت ندارم وگرنه عکسشو تینستا میذاشتم 

نظرات 3 + ارسال نظر
زیتون شنبه 5 دی 1394 ساعت 18:15 http://www.zeytoone-tanha.blogsky.com/

من یه دونه ظزف مخصوص براشون خریدم. از اون سفالیها که لعاب آبی داره و سه تا سوراخ داره. عاشق غذا خوردنشونم. فسقلیای شیطووووون

شما کارتون از ما درست تره :)

آ. ک جمعه 4 دی 1394 ساعت 20:26

شرمنده، این ی مدت حسابی درگیر بودم!
بیچاره کلاغ ها، همیشه سیاه بودن موجب تبعیضه! ی وقت پوست، ی وقت پر!

با سطح علمی و شخصیت اکثر اساتید الان و قوانین کل سیستم! بعد فارغ التحصیلی نظرت عوض میشه!

اختیار دارین دشمنتون شرمنده اگه کمکی از دستم بر میاد بهم حتما بگین
واسه من رنگ مهم نیست ولی باور کنید صدایه غار غار نمیشه تحمل کرد:دی
با اطلاعاتی که شما دارید حتما همین طوره ولی تا ادم یه چیزو تجربه نکنه نمیفهمه :( پیشه خودش یه بت ازمیسازه

آ. ک پنج‌شنبه 3 دی 1394 ساعت 21:26

واقعن حسه قشنگیه! یادمه تو دوره کارشناسیم با هم اتاقیام ی ظرف میذاشتیم رو بالکن ک پرنده ها بیان غذا بخورن، صبها با صدای قمری و بال بال پرنده ها بیدار میشدیم!

راستی تولد گذشته مبارک!

استاد دیگه کم کم داشت شکم میافتاد فراموشمون کردید :)
خوشبحالتون ما غیر کلاق گنجشک چیزی نسیبمون نمیشه
عجیب وقتی یه نفر از دانشگاه حرف میزنه دلم میگیره
ممنون

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.