اامشب داستان انا کارنینا از لئو تولستوی رو تموم کردم
داستان درباره زنی بود که عاشق مردی میشه و شوهرشو رها میکنه داستان زیبایی بود فقط اخر بار خیلی بد یا به عبارتی خیلی خوب تموم شد یعنی من اصلا فکر نمیکردم تموم شده باشه هنگ کرده بودم کلیپ صوتیو عقب جلو کردم ولی نه اخرش همین بود خیلی خوب تموم شد چون بهتر از این نمیشد پایانش داد خیلی بد تموم شد چون خیلی غمگین تموم شد تهشو براتون نمیگم تا خودتون برید بخونید :)
.....
من عاشق فیلم دیدنم چون منو با چیزایه مختلف زیادی اشنا میکنه کتاب هم تقریبا همین طوره :)
......
میتونم به جد بگم نود درصد ادما وقتی یه کار بدی رو انجام میدند نمیفهمند اینکارشون بده همش تحت تاثیر جو اطرافشونه مطمئنم اگه خارج از اون جو به اون کارشون نگاه کنند پی به زشتیه کارشون میبرند
چه خوبه اطراف ادم باشند دوستانی که به موقع این تذکر به ادم بدند
......
کی بشه عید تموم بشخ پوستم کنده شد روزی 14ساعت کار میکنم :/
امشب حوصلم سر رفته بود تنهایی رفتم پارک کوهستان اینقدر کیف داشت گلهایی که چند وقت پیش کاشته بودند گل کرده بودند هوا تمیز بود شلوغ نبود کلا فضا دوست داشتنی بود همشهریا حتما این چند شب برا نیم ساعتم هست حتما یا شب گردی تو یه پارک داشته باشین
تصمیم گرفتم بعد عید حتما شبا برم پارک بدوم :)
....
ترانه ماه ماهی از حجت اشرف زاده دان کنید گوش کنید بدله من که نشست :)
دیشب خواب دیدم یه نفر به مغزم شلیک کرد درجا کشته شدم روحم تو جسمم هر هر کاری میکرد بدنم تکون نمیخورد حس جالبی داشتم وصف نکردنی بود اینکه همه مسئولیت ها کارها و..... رها میکنیو میری
اینکه هر کاری میکنی بدنت تکون نمیخوره
و....
همه اینها جمع شد یه حس جالب اکنده از غمی بهم دست داده بود هی میگفتم یعنی بعد من کی کارامو میکنه
و بدتر از این چطوری از این جسم این دنیا دل بکنم
هعی میگفتم یعنی تموم شد یعنی من مردم یعنی هیچ کاری دیگه نمیتونم بکنم و.....
اصلا یه وضعی حالا نصیب هممون میشه تو بیداری تجربش میکنیم:)
صبح پا شدم تعبیرشو دیدم نوشته بود عمر طولانی :)