دیروز رفتم جایی کار داشتم مسئولش گفت کد ملی باباتو بیار
حالا بابا من اونوقتی که فوت کرد اصلا کارت ملی نبود چه برسه کد ملی
پرسون پرسون رفتم ثبت اسناد کد ملی بابا مو بگیرم کلی تو صف ایستادم تا نوبتم شد وقتی نوبتم شد مسئولش پا شد رفت یه ربع گذشت دیگه داشت اعصابم خورد میشد که امد شماره رو داد وقتی داشتم بر میگشتم کارگاه تو راه برادران خدمتکار نیرویه انتظامی موتورمو گرفتند خلاصه تا ظهر دستم بند بود تا موتو رو ازاد کردم 50تومنم جریمه دادم بعد ظهری که رفتم اونجا جایه فرد قبلی یه نفر دیکه بود مدارکو که بهش دادم گفت کد ملی باباتو نیاز نداریم !!!!!!!!!!!!!!!!!!
یعنی اصلا دهنم باز نشد بهش چیزی بگم
......
فایل صوتی داستان عشق لیلیو مجنون گوش کردم خیلی زیبا بود ولی اخرش خیلی غمگین تموم شد
داشت اشکم در میامد
به نظرتون من براچی به قول قدیمیا اشکم در مشکمه ؟:))
.......
اینم حسن ختام امشب ما :)
دگر شو شد کهٖ مو جانم بسوزد
گریبان تا بدامانم بسوزد
برای کفر زلفت ای پری رخ
همی ترسم که ایمانم بسوزد
باباطاهر