دیشب خواب دیدم یه نفر به مغزم شلیک کرد درجا کشته شدم  روحم تو جسمم هر هر کاری میکرد بدنم تکون نمیخورد حس جالبی داشتم وصف نکردنی بود اینکه همه مسئولیت ها کارها و..... رها میکنیو میری 

اینکه هر کاری میکنی بدنت تکون نمیخوره 

و.... 

همه اینها جمع شد یه حس جالب اکنده از غمی بهم دست داده بود  هی میگفتم یعنی بعد من کی کارامو میکنه  

و بدتر از این چطوری از این جسم این دنیا دل بکنم 

هعی میگفتم یعنی تموم شد یعنی من مردم یعنی هیچ کاری دیگه نمیتونم بکنم و.....

اصلا یه وضعی حالا نصیب هممون میشه تو بیداری تجربش میکنیم:)

صبح پا شدم تعبیرشو دیدم نوشته بود عمر طولانی :)

نظرات 2 + ارسال نظر
آ. ک دوشنبه 24 اسفند 1394 ساعت 20:00

ممنون از لطفتون! رفاقت دو طرفه هس!

ممنون که منو دوسته خودتون میدونید

آ. ک پنج‌شنبه 20 اسفند 1394 ساعت 20:37

مثه اینکه فیلم تخیلی زیاد میبینید!

من ک ی بار قدیما از این خوابها دیدم، اصن حس خوبی نداشت کنار جسمم نشستم اینقد دعا کردم کاش خواب باشه تا واقعن از خواب بیدار شدم!

استاد اگه بدونید چقدر دلم براتون تنگ شده بود
نه زیاد ولی میبینم :)
موافقم اصلا حسه خوبی نداره
منم وقتی بیدار شدم خیلی خوشحال شدم :)

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.