عشق الهی

:)

دیشب اینقدر استرس داشتم که هیچی نمیتونستم بخورم  امروز چشمام میسوخت ازش اشک در می امد 

دوستم گفت اب بدنت کم شده و دلیلش اینه 

منم رفتم سر دسشور دستامو مشت اب کرد و چشمامو باز بردم تو مشتم 

بعد چند دقیقه چشمام اروم شد

حالا اگه براتون پیش افتاد  دلیلش اینه 

......

من وقتی ازدواج کنم  هر روز موهایه همسرمو میبافم 

عاشق این کارم :)


غریبه جمعه 21 خرداد 1395 ساعت 23:50
نظرات 4 + ارسال نظر
غزل شنبه 29 خرداد 1395 ساعت 15:19

ایشالا که اصلاً خانومت کچله کلی بهت میخندیم

:)
اتفاقا خانم من موهاش خیلی بلند خوشگل خوشرنگه :)
خدا واسه من همه چیزو روبه راه میکنه

آ. ک یکشنبه 23 خرداد 1395 ساعت 19:04

مرسی از لطفتون!
شرمنده یکی در میون کامنت میزارم!
برای اطمینان دوبار چک میل کردم، اما ایمیلی از شما نداشتم!

خواهش میکنم :)
اختیار دارین به قول دوستی
هر چه از دوست رسد نکوست :)
فکر کنم ارسال نشده باید برم ببینم

زیتون یکشنبه 23 خرداد 1395 ساعت 17:58

1. بخاطر روزه نیست؟ به چشم فشار میاره.

2. اومدیم و خودش موی کوتاه دوست داشت اصن.

چرا خودمم همین حدسو زدم
وگرنه دیشب که سحری خوردم برام مشکلی پیش نیومد
2.به علایقش احترام میذارم :)

آ. ک شنبه 22 خرداد 1395 ساعت 22:23

تو این تجربه ها، فکر ب نتایج منفی تا قبل از مشخص شدن علت، ی وحشت شدید تو وجود آدم میندازه!
حرف تکراری هس، اما سلامتی تو این موقعیتا قدرش چقد زیاد میشه!

حالا اومدیمو موی کوتاه داشت! : )))

قبول دارم ولی من اینقدر خسته بودم که به هیچی فکر نمیکردم :)
سلامتی نعمتیه که تا وقتی ادم اونو داره خیلی کم پیش میاد حسش کنه و درد بتونه درک کنه
.....
صبر میکنم تا بزرگ بشه
من ادمه صبوری هستم :)
....
استاد دلم براتون تنگ شده بود
ایمیام به دستتون رسید ؟:)

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.