سر سفره افطار بحث ازدواج من پیش امد 

مامانم گفت طوری نیست  حالا یکم دیر تر ازدواج کنی عوضش پخته تر میشی 

من با پخته شدن مشکلی ندادم ولی میترسم بسوزم خاکستر بشم خبری نشه :))

البته خودمم الان از ازدواج منصرف شدم 

اگه ازدواج کنم از درسم عقب میمونم 

چند وقت پیش خواب دیدن کاشان پذشکی قبول شدم :))

خستگی یه عمر سختی و مشقت از تنم بیرون رفت :))

دانشگاه که قبول شدم دیگه فورا بعدش ازدواج میکنم میخواد پخته شده باشم یا نشده باشم :))

.....

نمیدونم چرا شبا خوابم نمیبره دو ساعته دراز کشیدم از این دنده به اون دنده میشم :/

.....

استاد کجایین خیلی وقته ازتون خبری نیست 

ایمیلم بدستتون رسید ؟

...

دلم یه دوست میخواد :/

نظرات 3 + ارسال نظر
آ. ک یکشنبه 13 تیر 1395 ساعت 20:00

تازه میلتونو دیدم و ج دادم! واقعن شرمنده!

دشمنتون شرمنده استاد
ممنون :)

آ. ک یکشنبه 13 تیر 1395 ساعت 19:36

دیر یا زود زیاد مهم نیس، مهم اینه ک ی نفر باشه ک همو بفهمید و دوست بدارید ک اینو واستون آرزو دارم!

اگه با وجود خستگی خوابت نمیبره، پ ذهنتون حسابی درگیره!

شرمنده، بعد این پست چک میل میکنم!

تا گفتی دوست، یاده همون دوست شریف افتادم، مگه الان تعطیل نشده!؟

مهم رسیدن نیست مهم خوب رسیدنه:)
...
بله :/
....
پسر نمیدونم چکار میکنه
میخواد برا دکترا بره خارج برا همین همش تهرانه اصلا نمیاد :/
دلم براش تنگ شده :(

نهال شنبه 12 تیر 1395 ساعت 16:34

یکی ام بود دلش دوست پسر میخاست. ولی نه. تو حیفی

دختر بود یا پسر ؟
من گفتم دوست میخوام نگفتم چه دوستی که
من دوست پسر میخوام یکی دارم ولی اینجا نیست بیرونه

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.