یه رفیقی دارم چند سالی از خودم بزرگتره 

برج سه پارسال زمانی که فهمید من دارم درس میخونم امد پیشم درس بخونه 

خیلی سال پیش لیسانسشو گرفته بود تا الان چهار بار تو امتحان وکالت شرکت کرده بود ولی دریغ از یه نتیجه خوب 

سال ها با همون مدرک لیسانسش تو تهرون پادویه اینو اونو کرده بود ولی حمالی برا مردم فایده ای براش نداشت 

اسباس اسایه رو جمع کرد از تهرون امد شهرستون 

اینجام کار کاسبیش نگشت کلی ضرر داد 

صبحا پنج میامد باغ تا سه بعد ظهر درس میخوند سه تا هشتم میرفت سر کار دوباره فردا هم همین منوال 

وقتی از سختیایی که تو تهرون کشیده بود برام میگفت 

اصلا دل ادم  اتش میگرفت 

برج نه رفت امتحان داد 

رتبش تو کانون تهران 21شد 

الان شده وکیل پایه یک دادگستریه تهران 

خدارو شکر روزایه خوبش شروع شده 

وقتی ادم از ته دلش بخواد موفق بشه حتما میشه 

راجع به خود منم همین اتفاق افتاد 

بگذریم 

پنج شنبه ظهر زنگ زد گفت بیا بریم تهرون 

منم قبول کردم الان

دو روزه مهمونشم 

اینقدر خوش میگذره جاتون خالی : )

....

یک توصیه 

همیشه به چیزایه خوب فکر کنید 

و مطمئن باشید که بهترین اتفاقا براتون می افته


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.