داداش یه رفیقام بسیجیه سفت سخته از اینا که با چماق تو خیابون می ایستند اقا هرجا اسم این میاد من فقط فحش میدم خخخ
بعد چند روز پیش منو دید خب میشناخت دوست داداششم امد پیشم کلی سلام حال احوال کرد ختخخ
شمارمم گرفت منم تو دل خودم یاد فحشایی که به این میدادم افتاده بودم میخندیدم
میدونی ذاتا ادمایه بدی نیستن و اگه واقعا به اسلامشونم پایبند باشند تو ظاهرم میشه تحملشون کرد
ولی خریتشونو نمیشه تحمل کرد :////////
خیلی از این بسیجیا که من میشناسم یه روز کار نکردن!
یه بار بایه مشکل دست پنجه نرم نکردن !
چه میدونند پول دراوردن تو این روزگار چطوریه ؟
چه میفهمند پول بیارزش شدن یعنی چی ؟
وقتی ایفونشو دراورد شمارمو ازم بگیره
گفت هیچ وقت ایفون نخر بدرد نمیخوره
واقعا موندم چی جواب بدم
با سکوت جوابشو دادم باهاش خدافظی کردم