این هفته که رفته بودم کوه یه اقایی اروم اروم پشت سرم می امد بالا وقتی رسیدیم بالا کوه ایستادم اونم ایستاد وقتی راه افتادم باز راه افتاد گقت اقا گفتم جونم گفت اهنگات خیلی قشنگه :))..

تو مسیر برگشت دو تا گنجشنک همراهم شد شاید دویست متری باهام میامدن مسیر که دوراهی شد رفتن از طرف مسیر سختر .منه بی جون بیخیلشون شدم و راهمو ادامه دادم ولی الان پشیمونم 


نظرات 1 + ارسال نظر
سامانتا یکشنبه 14 اسفند 1401 ساعت 20:31

چرا پشیمون؟

چون هیچ چیز تو این دنیا الکی نیست . مخصوصا اینکه دو تا گنجشک چند صد متری مشایعتت کنند و بعد به طرف یه مسیر راهنماییت کنند
هر حرکتی هر اتفاقی اطراف ما نشانه ای از طرف زندگی در جهت تکامل ما هست
ادم بینا این نشانه هارو میبینه و در جهت تکاملش قدم برمیداره .ادم کور هم مثل من راه خودشو میره

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.