اره ، ببین فریدون مشیری چقدر قشنگ عشق تفسیر میکنه تو را من زهر شیرین خوانم ای عشق، که نامی خوشتر از اینت ندانم. وگر – هر لحظه – رنگی تازه گیری، به غیر از زهر شیرینت نخوانم. عشق کلا قشنگه مخصوصا اگه عشقش حقیقی باشه میدونی اون فدا شدنه قشنگه اون نیست شدنه ،اون وقتی که هست نیستتو فدایه معشوق میکنی . ببین مجنون چی میگه یارب به خدایی خداییت
وآنگه به کمال پادشاییت
کز عشق به غایتی رسانم
کو ماند اگر چه من نمانم
از چشمه عشق ده مرا نور
وین سرمه مکن ز چشم من دور
گرچه ز شراب عشق مستم
عاشقتر ازین کنم که هستم
گویند که خو ز عشق واکن
لیلیطلبی ز دل رها کن
یارب تو مرا به روی لیلی
هر لحظه بده زیاده میلی
از عمر من آنچه هست بر جای
بستان و به عمر لیلی افزای
ببین چقدر قشنگ مجنون فدا میکنه خودشو هیچ چیزی تو دنیا اینقدر ادمو به وجد نمیاره نمیشه با کلمات وصفش کرد به قول مولانا چون قلم اندر نوشتن میشتافت چون به عشق امد قلم اندر خود شکافت چقدر حرف زدم
فقط یک عاشق ، درد شیرین عشق رو می فهمه.
اره ، ببین فریدون مشیری چقدر قشنگ عشق تفسیر میکنه
تو را من زهر شیرین خوانم ای عشق،
که نامی خوشتر از اینت ندانم.
وگر – هر لحظه – رنگی تازه گیری،
به غیر از زهر شیرینت نخوانم.
عشق کلا قشنگه مخصوصا اگه عشقش حقیقی باشه
میدونی اون فدا شدنه قشنگه
اون نیست شدنه ،اون وقتی که هست نیستتو فدایه معشوق میکنی . ببین مجنون چی میگه
یارب به خدایی خداییت
وآنگه به کمال پادشاییت
کز عشق به غایتی رسانم
کو ماند اگر چه من نمانم
از چشمه عشق ده مرا نور
وین سرمه مکن ز چشم من دور
گرچه ز شراب عشق مستم
عاشقتر ازین کنم که هستم
گویند که خو ز عشق واکن
لیلیطلبی ز دل رها کن
یارب تو مرا به روی لیلی
هر لحظه بده زیاده میلی
از عمر من آنچه هست بر جای
بستان و به عمر لیلی افزای
ببین چقدر قشنگ مجنون فدا میکنه خودشو
هیچ چیزی تو دنیا اینقدر ادمو به وجد نمیاره نمیشه با کلمات وصفش کرد به قول مولانا
چون قلم اندر نوشتن میشتافت
چون به عشق امد قلم اندر خود شکافت
چقدر حرف زدم