حدودا هفت سال تو یه فروم با اسم مستعار عضو بودم خیلی از افرادی که اونجا باهاشون دوست شده بودم از سر لطف میخواستند که این اشنایی رو به دنیایه واقعی بکشند ولی بر اساس دلایلی هیچوقت اینکارو نکردم تو چند هفته پیش رفتم مغازه ای که برا خانه اینترنت خرید کنم همین طور که با فرو شنده صحبت میکردیم شروع کردم از خواطرات سربازی و کارم بگم یه یه دفعه برگشت طرف و گفت نیما تو یی؟ خخخخ هنگ کردم  گفتم اره خودمم بهترین دفاع همیچین مواقعی همراه شدنه خخخ خلاصه تازه هر کار میکردم ازم پول نمیگرفت 

دو تا بچها فروم بودند که مسئول فروش نت بودند 

چقدر دنیا کوچیکه و ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم

یکیشون اسمش سهیل بود 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.