-
[ بدون عنوان ]
جمعه 9 تیر 1402 23:56
من همیشه لباس ارزون میخرم بعد امروز یه پیراهن گران قیمت بهم هدیه داده شد اصلا حودم تو اینه گفتم فتابارک الله احسن الخالقین خخخخ عملا به این رسیدم که ادما زشت نیستن بنده خداها پول ندارن خخخ ولی من امیدوارم یه روزی بتونم به جایی برسم که اون پول داره با اون فقیره با اون زشته یا زیباهه برام هیچ فرقی نداشته باشن
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 7 تیر 1402 15:10
ساری گلین با صدا سینا جوانشیر کوچه لره اوزلماسون رو با صداسالار عیقی و اهنگ ناشکیبا رو از همایون شجریان گوش کنید
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 4 تیر 1402 22:50
گر دیو و پری حارس باتیغ و سپر باشد چون حکم خدا آید آن زیر و زبر باشد بر هر چه امیدستت کی گیرد او دستت بر شکل عصا آید وان مار دوسر باشد وان غصه که میگویی آن چاره نکردم دی هر چاره که پنداری آن نیز غرر باشد خودکرده شمر آن را چه خیزد از آن سودا اندر پی صد چون آن صد دام دگر باشد آن چاره همیکردم آن مات نمیآمد آن چاره...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 3 تیر 1402 23:25
حدودا هفت سال تو یه فروم با اسم مستعار عضو بودم خیلی از افرادی که اونجا باهاشون دوست شده بودم از سر لطف میخواستند که این اشنایی رو به دنیایه واقعی بکشند ولی بر اساس دلایلی هیچوقت اینکارو نکردم تو چند هفته پیش رفتم مغازه ای که برا خانه اینترنت خرید کنم همین طور که با فرو شنده صحبت میکردیم شروع کردم از خواطرات سربازی و...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 30 خرداد 1402 21:32
اگه میدونستید چقدر یه دختر برا پدر عزیزه هیچوقت دنبال عشق نمیگشتید .. دوست دارم همش پیشش باشم خخخخ گاهی حس میکنم خانمم بهش حسودی میکنه خخخ
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 30 خرداد 1402 00:38
یه زمانی دو کیلو الوچه میخوردیم بعدشم یه کاسه پر البالو هیچ طوریمون نمیشد حالا با دو تا الوچه سردیمون میکنه خخخخ فکر کنم دارم میانسالی رو رد نکرده پیر میشم خخخخخ
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 24 خرداد 1402 23:07
سکوت هرچی قراره به ادم برسه تو سکوت میرسه نه فقط زبانی بلکه یکوت ذهنی سکوتی فارغ از خودخوری و تشویش ذهنی و خارج از این گذشته و اینده و ... سکوتی که انسان را در حال نگه دارد...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 24 اردیبهشت 1402 23:17
نمیدونم تا الان دارو بیهوشی مصرف کردین یا نه ؟!، وقتایی که با مادرم حرف میزنم یا پیششم انگاری کلی دارو بیهوشی مصرف کردم اینقدر اروم میشم که خوابم میبره
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 21 اردیبهشت 1402 22:48
اگرم حیات بخشی وگرم هلاک خواهی سر بندگی به حکمت بنهم که پادشاهی من اگر هزار خدمت بکنم گناهکارم تو هزار خون ناحق بکنی و بی گناهی به کسی نمیتوانم که شکایت از تو خوانم همه جانب تو خواهند و تو آن کنی که خواهی تو به آفتاب مانی ز کمال حسن طلعت که نظر نمیتواند که ببیندت کماهی من اگر چنان که نهی است نظر به دوست کردن همه عمر...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 16 اردیبهشت 1402 20:53
ورود کاربر / نامنویسی مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۸۸ ای یار غلط کردی،با یار دگر رفتی از کار خود افتادی در کار دگر رفتی صد بار ببخشودم بر تو به تو بنمودم ای خویش پسندیده هین بار دگر رفتی صد بار فسون کردم خار از تو برون کردم گلزار ندانستی در خار دگر رفتی گفتم که تویی ماهی با مار چه همراهی ای حال غلط کرده...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 11 اردیبهشت 1402 07:07
امان از هزار سال زندگی نکرده که آدم هرشب خواب یه روزشو میبینه
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 4 اردیبهشت 1402 00:52
مارا به در می خانه راه ندادند تا صبح به گریه در کوی نشستیم غافل از باده ساقی طرب مست مست نشستیم پرسیدند کز چه در کوی او بنشسته ای ؟ گفتمشان به کجا روم که هر کوچه هر برزن نام نشان اویند گفتند خوش امدی به دایره جنون او و ما مجنون ، لیلی عالم شدیم. ......... میدونم حنام در وادی عشق و معرفت الهی هیچ رنگی نداره ولی...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 29 فروردین 1402 05:33
بعد ده سال خواب یه نفر دیدم که اصلا تو بیداری ندیدمش!!!! #ذهن مریض من
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 27 فروردین 1402 23:12
خانمم خیلی شکاکه مجبورم کرده اینیستامو پاک کنم هرباری یواشکیش با کروم میرم ولی مثل این میمونه که یه تریاکی بخواد با سیگار نشا بشه خخخخ. .... اگه دختر نداشتم هیچ وقت عاشق نمیشدم خخخخخ میدونم بعدا شاید کلی اعصابو بهم بریزه ولی اقتضایه عشقه :)
-
پدر و مادر
شنبه 12 فروردین 1402 02:22
حدودا دوازده سالم بود ،یه شب بابا یکم سرفه کرد ،مادرم با داداشم بردنش بیمارستان و دیگه هیچ وقت برنگشت و من تو حسرت یه بغلش موندم تا الان این روزا به خواطر کار ، و زن بچه نمیتونستم به مادرم سر بزنم نهایت هفته ای دوبارچند روز پیش داداشم زنگ زد گفت نصف قلب مامان از کار افتاده و معلوم نیست تا کی باشه یه تلنگری بهم خورد که...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 26 اسفند 1401 19:57
قدیما میدیم مردم عکس بچه هاشونو میزاشتن جایی که همیشه ببینند ولی نمیتونستم چراشو درک کنم ،تاجایی که خودم دختر دار شدم:) حوصلشو ندارم وگرنه هیلی دلم میخواس عکسشو براتون بزارم :)
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 15 اسفند 1401 01:18
هیچ چیز تو دنیا ارزش اینو که ادم زیبایی درونشو بخواطرش از دست بده ندارهذخیلی مراقب درونتون باشید
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 10 اسفند 1401 23:53
مرا به هیچ بدادی و من هنوز بر آنم که از وجود تو مویی به عالمی نفروشم
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 8 اسفند 1401 00:19
این هفته که رفته بودم کوه یه اقایی اروم اروم پشت سرم می امد بالا وقتی رسیدیم بالا کوه ایستادم اونم ایستاد وقتی راه افتادم باز راه افتاد گقت اقا گفتم جونم گفت اهنگات خیلی قشنگه :)).. تو مسیر برگشت دو تا گنجشنک همراهم شد شاید دویست متری باهام میامدن مسیر که دوراهی شد رفتن از طرف مسیر سختر .منه بی جون بیخیلشون شدم و...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 29 بهمن 1401 21:19
هیچی تو دنیا لذت بخش تر از دختر داشتن نیست البته خیلی چیزا هنوز هست که تجربشون نکردم خخخخخخ. ... عادتمه جمعه صبحا میرم کوه . خیلی سخته که بخوای قید خوابو بزنی بری کوه خخخخ ولی نمیدونید اصلا صبح جمعه که میشه خودکار پا میشم لباسامو میپوشم و سوار ماشین میشم چند دقیقه بعدم پایه کوهم خخخخاصلا دست خودم نیست این هفته بالایه...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 24 بهمن 1401 00:21
قسم به تنهایی تو که ما هیچی نیستیم جز یه خیال موهوم واقعا نمیدونم چرا بعضیا اینقدر زندگی رو سخت میگیرن هر لحظه که میگذره بیشتر به پوچ بودن دنیا پی میبرم تنها کسی که در مقابلش احساس شرم میکنم خانمم هست ، چون نمیتونم اونطور که میخواد دوسش داشته باشم و این خیلی سخته ، هرکسی مستحق این هست که هم عاشق باشد و هم معشوق
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 21 بهمن 1401 01:29
شیوه چشمت فریب جنگ داشت ما غلط کردیم صلح انگاشتیم...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 12 بهمن 1401 00:59
پیام دادن تو واتس اپ با فیلتر شکن منو یاد زمانایی میندازه که با دیال اپ میرفتم تو واتس اپ و اینقدر دور پیامام ارسال میشد که طرف بدش می امد قهر میکرد میرفت خخخخخخخ یادش بخیر رامی اگه اینجارو میخونی یه پیامم بده خیلی مشتاقم بدونم حالت چطوره ؟زندگیت بر وفق مراد هست یا نه
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 5 بهمن 1401 21:16
نزارید دیو درونتون جون بگیره که دخلتونو میاره .... مدت ها پیش در عنفوان جوانی زمانی که درونم شعله هایه شهوت زبانه میکشید یه دختری که دوسم داشت بهم پیشنهاد رابطه داد نکه ادم خوبی باشم ولی دلم رضا نداد برا ارضا خودم بهش دروغ بگم و نقش بازی کنم نهایت دیگه بهم پیام نداد خبری ازش نداشتم تا اینکه فهمیدم ازدواج کرده نمیدونم...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 9 دی 1401 01:02
به قول دوستی سلامأ سلاما:) خیلی حرف زدم بزنم ولی خب چی بگم از کجا بگم :)) اول بگم دخترم اینقدر نازه از همه دخترایه دنیا خوشگل تره :) دوم بگم میخواستم لب به زبان گله شکایت باز کنم دیدم همین یه نعمت واسه داشتن یه زندگی خوب بسه پس دیگه شکایت ناشکریه خخخخ:)) اگه میتونستم برگردم به ده سال پیش با هر دختری که میرسید سر راهم...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 19 آذر 1401 00:11
سلام رفقا خوبین ؟:) منم دلم براتون تنگ شده بود :)) هر دمی از دلم یاد تو می اید کز فراغ تو درد جانسوز می اید ادما هر لحظه دنبال چیزین که وقتی بدستش میارند میبینند حیف عمر وقتی که گذاشتن تا به اون چیز برسند اخرایه درس خوندن به این رسیدم که اینم تهش رسیدن به حیف عمر هست از خدا خواستم چیزیو بهم نشون بده که هیچ وقت از تلاش...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 12 آبان 1401 23:58
سلام :)خوبین؟ بعید میدونم حالتون خوب باشه با این وضعیت جنگی کشور خخخخخمدتها فکرم درگیر این بود که چرا یکی ،یکی دبگه رو که نمیشناسه مظلوم گیر میکشه و اینقدر میزنه که بکشدش این با هیچ اعتقادی همخوانی نداره تا بلاخره جوابشو فهمیدم اینا بیمارن ولی خودشون هبر ندارن از اینکار لذت میبرند و این هیچ ربطی به اسلام و ... نداره...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 4 شهریور 1401 05:13
ساعت پنج صبحه و دخترم رو پام خوابیده :) بزارمش زمین باز بیدار میشه در ۲۴ساعت گذشته یه ساعت به زور خوابیدم مغزم داغ کرده و رفتارام دست خودم نیست خدارو شکر که از این موضوع مطلعم و بیشتر مراقب خودم هستم تا بچه دعا کنید این بخوابه دیگه نمیتونم :( .... قدیما فکر میکردم ازدواج کنم از تنهایی در میام ولی الان میبینم اصلا این...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 5 مرداد 1401 00:05
دختر نازم به دنیا امد :) اسمشو میزاریم درسا انتخاب مامانش بود منم تسلیم :)
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 20 تیر 1401 00:23
مرا به هیچ بدادی من هنوز بر آنم که از وجود تو مویی به عالم نفروشم ...... خیلی دلم میخواد اون مستی که مولانا چشیدو بچشم خدایا تو نامه نانوشته خوانی تا سخن ناگفته دانی من چه بگویم که ناگفتنش بهتر است که از این غافله عمر هیچ نماند ما اندر خم یک کوچه ایم هنوز دریاب مرا یا ارحم االراحمین