مارا به جز از غم فراقت
نیست هیچ ، گله شکایت
صد سال می نخوریم باز مستیم
چون که لب از لب تو بستیم
عشق دیر ایدیا که زود نیست مجال
هرکه یابد گره کور از این مقال
قطره ، دریا همه یک شوند
تا که جرعه ای از کام تو خورند
چقدر هوا خوبه اگه دستم سالم بود و میتونستم حتما فردا میرفتم کوه ، من که نمیتونم شما که میتونید حتما برید
درد بیکاری میشینم شبا هری پاتر میبینم
یه دیالوگ داشت میگفت: کم کم به یه جایی میرسه که همه مجبور به انتخاب بین کاری که درسته و کاری راحت تره میشند .
یعنی کار درست همیشه سخته
.
دوتا درد دارم یکی درد دست و دوم دل درد و زخم معده
واسه درمان دستم باید پروتئین و مسکن بخورم
برا درمان زخم معدم نباید پروتئین و مسکن بخورم
کلا موندم چی بخورم چی نخورم
واقعا اگه حالتون خوبه اگه درد نمیکشید
احمقید اگه از هر ثانیه زندگیتون لذت نبرید