سر سفره افطار بحث ازدواج من پیش امد 

مامانم گفت طوری نیست  حالا یکم دیر تر ازدواج کنی عوضش پخته تر میشی 

من با پخته شدن مشکلی ندادم ولی میترسم بسوزم خاکستر بشم خبری نشه :))

البته خودمم الان از ازدواج منصرف شدم 

اگه ازدواج کنم از درسم عقب میمونم 

چند وقت پیش خواب دیدن کاشان پذشکی قبول شدم :))

خستگی یه عمر سختی و مشقت از تنم بیرون رفت :))

دانشگاه که قبول شدم دیگه فورا بعدش ازدواج میکنم میخواد پخته شده باشم یا نشده باشم :))

.....

نمیدونم چرا شبا خوابم نمیبره دو ساعته دراز کشیدم از این دنده به اون دنده میشم :/

.....

استاد کجایین خیلی وقته ازتون خبری نیست 

ایمیلم بدستتون رسید ؟

...

دلم یه دوست میخواد :/

نمیدونم من سوسول شدم یا افتاب خیلی گرم شده اندازه سی ثانیه رفتم تو بازار پوستم الان داره میسوزه

.....

تو اپارات کلیپ هایه تک نوازی سه تار استاد محمد رضا لطفی رو حتما ببینید

پسره عوضی معلوم نیست تا الان با چند تا دختر رابطه داشته توجه داشته باشید "دختر"

چند تا دخترو از راه  درست بیرون کرده 

حالا امده به من میگه پسر تو بازار عجب وضعیه کاش یه دختر خوب (افتاب مهتاب ندیده) گیرم بیاد بگیرم 

گفتم یه نگاه به خودت بنداز بعد دنبال یه چیز خوب بگرد 

با یه حالت طلبکارانه گفت 

من مردم میتونم فرق دارم میتونم چند تا زن داشته باشم 

خاک برسرش کنند با این طرز فکرش 

یعنی حرصم درامدو

هشت سال از پسر 11ساله تا پیره مرد 70 الی80 ساله رو بردند جلو تیر دشمن 

و جنگی رو ادامه دادند که بارها میشد تمومش کرد ولی به خواطر جاهطلبیهاشون ادامه دادند 

چنصد هزار تا جوون کشته شدند کسی هیچی نگفت حالا 

13تا جوون بر اثر سهل انگاری یه راننده کشته شدن البته ما نارحتیم ولی اینم یه حادثه رانندگیه نه بیشتر 

اتوبوس که ماله نظام وظیفه نبوده

کلا مردم جوگیری هستیم و این نشون از درجه فهم درکشونه

مامانم امسال قبل عید ابی که لبو ها توش  جوشانده شده بودند رو فریز کرد امروز همون ابو با ابغوره نجوشیده مخلوط کرد و یه شربت خوشمزه درست کرد که  عطشمو رفع کرد 

.....

امروز مهمون برنامه ماه عسل خانم پرستو صالحی بود که درباره زندگی پدرشون صحبت میکرد 

اخر برنامه ایشون یاد خاطرات پدرشون افتاد و درد هایی که کشیده بودند و شروع به گریه کردن 

بی اختیار از چشمام شروع کرد اشک بیاد 

خوشحالم که هنوز اینقدر رقیق القلب هستم که با غم یه نفر منم دلم میلرزه و اندوهگین میشه

......

هر کسی زندگی خودشو داره 

من یادم نرفته که چقدر بی دلیل منو سوزوندی 

بخشیدم ولی فراموش نکردم 

انتظار نداشته باش همگام با تو قدم بردارم