این هفته که رفته بودم کوه یه اقایی اروم اروم پشت سرم می امد بالا وقتی رسیدیم بالا کوه ایستادم اونم ایستاد وقتی راه افتادم باز راه افتاد گقت اقا گفتم جونم گفت اهنگات خیلی قشنگه :))..
تو مسیر برگشت دو تا گنجشنک همراهم شد شاید دویست متری باهام میامدن مسیر که دوراهی شد رفتن از طرف مسیر سختر .منه بی جون بیخیلشون شدم و راهمو ادامه دادم ولی الان پشیمونم