با دوستم که حرف میزنم غربت رو تو صداش تو رفتاراش تو حرفاش حس میکنم 

میخواد بگه حالم خوبه و اینجا همه چیز اوکیه ولی غربتو تو چهرش میبینم :/

 خدا لعنتشون  کنه

حیف این جووناس :/

...

پیشنهاد میکنم فیلم هزار پا رو ببینید 

داستانش تکراریه 

ولی خب یه غذام وقتی دو تا اشپز مختلف میپزنش مزش فرق میکنه : )

پانزده کیلو و سیصد گرم با لباس

 نشستی میدوه میاد یه لیوان اب میریزه روت 

تلوزیونو خاموش میکنه 

گل ها رو میکنه 

رو فرشیا رو جمع میکنه 

و....

سه سالشه و پانزده کیلو سیصد گرم با لباس 

ابر میبارد 

من میشوم از یار جدا 

چون کنم دل به چنین روز

ز دلدار جدا 

ابر باران منو یار

ستاده به ودا

من جدا گریه کنم 

ابر جدا

یار جدا 

......

رفیقم واسه تحصیل رفت برزیل 

از دوم دبیرستان با هم بودیم 

یکی از کامل ترین ادمایی بود که تا الان دیده بودم 

با اینکه از رفتنش ناراحتم ولی از یه طرفم براش خوشحالم 

امیدوارم اون زندگی که لایقشه رو بتونه برا خودش بسازه