بعضی ادما هستند

به حرف هایی که خودشون میزنند هم

معتقد نیستند

اینا حال بهم زن ترین ادمایه رویه زمینند

.

یه پسره چند ماهیه امده شاگرد یه همکارا شده 19 سالشه پارسال عقد کرده

سربازیشو معاف شده 

تا چند وقت پیش هر موقع می امد پیش ما از خوبی خوشی هایه دوران عقد تعریف میکرد

دیروز امد گفت پسر خسته شدم مواظب باش هیچ وقت ازدواج نکنی

میخواستم  برگردم بهش بگم  تا دیروز که داشتی عشق حال میکردی خوب بود حالا که تشنگیت رفع شد !بد شد ؟

دیدم خودش واقعا  مقصر نیست   یه نگاه بهش کردم یه اهی کشیدم گفتم از جلو چشمم دور شو  :|

.

 بخشیدمت به شرطی که تموم حرفایی که بهت زدم بین خودمون بمونه


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.