1.یه همکارام یه پسر داره حدودا هفت سالشه

با هم دیگه میان باشگاه  من چون بچه ها رو خیلی دوست دارم با پسرش تو باشگاه دوست شدم حالا همش میاد پیشم

امروز پشته میز کارم بودم با گوشیه باباش امد پیشم  گفت بیا کلیپ ببینیم گفتم باشه

رفت تو کلیپا گوشی باباش با یه صحنه هایی رو به رو شدم که حالم منقلب شد :|گوشیو فورا ازش گرفتم  خاموشش کردم گفتم ببرش بده باباتو بیا

الان برام هزار تا سوال درست شده

چرا باید یه پدر چنینی کلیپایی رو گوشیش باشه؟

چرا اینقدر راحت گوشیشو میده دسته بچش؟

براش مهم نیست این بچه با این سن این چیزا رو میبینه؟

و....

2.یه خانم مسنی امروز امد در کارگاه

من رفتم دمه در ببینم مشکلش چیه

اینقدر اروم اینقدر گرم صمیمی اینقدر دلنشین حرف میزد

واسم از اخلاقش گفت خونشون شوهرش بچه هاش 

خلاصه ما کلی کار داشتیم ولی دلمم نمی امد حرف زدنو تمومش کنم :دی

تا اخر بار خودش گفت دیرم شد دیگه من برم  و رفت :)

نمیدونم دلیلش چی بود ولی خیلی بهم انرزی داد :)

3.باید همینجا اعتراف کنم اینایی که تو اینیستا این عکس خوشکلا رو میزارن مسلمون نیستن :))

که دله مانو اینقدر اب می کنند

4. برایه سه تار زدن باید دستایه فرزی داشت

گاهی وقتها دو ساعت یه نت اجرا میکنماما   باز نمیتونم درست اجراش بکنم 

ولی اونوقتی که  درست اجراش میکنم یه انرژی بهم میده  که خدا میدونه :)


نظرات 1 + ارسال نظر
دختر خوب شنبه 31 مرداد 1394 ساعت 12:42

وای چقد خوشحالم!انگار دنیا رو بهم دادن!محمدم در راهه!خخخخ!

+یاد یکی افتادم بماند!
متاسفاهنه بلوغ زود رس نتیجه ی همین سرسری گرفتناس!
به نظرم یه عده با وجود ازدواج به اون چیزی که مد نظرشون بوده نمیسرن!
در نتیجه از راههای دیگه ای سر خودشونو گول میمالن!
بعدم براشون عادی میشه!و البته برای بقیه!
هفت سال دیگه واقعن وحشتناکه!

+یه پیرمرده هست سر باغ ملی رنگ میفرروشه!اونم یه بار سر صبحی یکم باهام حرف زد تا آخر شب شارژ بودم!بعضی از ادمای مسن خیلی نازن!
خیلی!
3کفر نگو مومن!
من ندارم و گرنه میذاشتم!
باید پست بزنم راجع بهش!یکم صبر کن!

4 دوس دارم!کجا میری؟!مجتمع خورشید!

خدایا محمدشو برسون :))
واقعا وحشتناک میشه :|
3. کجایه کاری کافر شدیم رفت دیگه :))
اگه عضوی بگو ایدیمو بدمت
4.نه یه استاد داره ماههه
عضو خانه موسیقی ایران هست
اگه خواستی بگو تا ادرسشو بدمت

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.