1.یکی از همکارام امروز موقع امدن سر کار تصادف میکنه کف پاش اسیب میبینه چند تا بخیه میخوره و مابقیه اجزائ بدنش هم کوفته میشه کلا به زبون ساده خودمون دخلش میاد :دی

وقتی امد تو کارگاه خب خیلی از از همکارا امدن  حالشو بپرسن بخورداشون جالب بود

یکی میگفت چشمت کردن برو اسفند دود کن

یکی میگفت بلا بوده برو صدقه بده

یکی میگفت خدارو شکر کن از این بدتر نشده

یکی میگفت برو تخم مرغ بزار زیر اتیش بپوکن :O

,و ....

یعنی کشته مرده مورده اخری شدم :دیییییی

حالا اصل قضیه این داشته با موتور می امده کارگاه یه دفعه میبینه یه عروسک(به گفته خودش) جلوش قدم زنان داشته رد میشده اینم 

محو این عروسک شده یه دفعه هم بومممممم :)))

......

2. حالم از این پسرا که خودشونو واسه دخترا لوس میکنند بهم میخوره 

مخصوصا وقتایی  که صداشونو نازک میکنند با ادا حرف میزنند

خاک برسرت کنند مرد باش :|

.......

3.  از مزیت هایه یه شغل خوب اینه که ادم با ادمهایه فهمیده و با فرهنگ کامالات معاشر ت داشته باشه و اینکه کارش  یکنواخت نباشه

که متاسفانه شغل من از این دوتا مزیت مبرا هست :|

......

4.تنها چیزی که باعث شد امروز مربیه عوضی رو تحمل کنم

بویه عطر تنش بود

کاش فردا  از این عطر استفاده نکند وگرنه میشود

یک عوضیه خوب :)))))

این پاراگرافو از  وبه یکی از دوستانه گلم خوندم

خیلی خندیدم  میشود به این واژه " یک عوضیه خوب  "

بد ترین حالت  تو زندگی اینه که ادم  با یک عوضیه خوب  درگیر بشه

واقعا ادم میمونه باهاش چکار کنه

از دوسته خوبمم عذر میخوام که بدون اجازش این مطلبو از وبش برداشتم

...........

5. الان یه سوکس داره بالا سرم پرواز میکنه :|

نه دلم میاد بکشمش

نه جراتشو دارم با وجود این بخوابم :دی

کلا درگیرشم خدا امشبو بخیر کنه :)

......

.6.خواستم بگم

نه بسته ام به کس دل

نه بسته کس بمن دل

چو تخته پاره بر موج

رها رها من

پ.ن شعرو  از حفظ نوشتم اگه اشتباه بود دیگه ببخشید حال سرچ کردن نصفه شبی نداشتم :)