الهی سینه ای ده آتش افروز

در آن سینه دلی وآن دل همه سوز


هر آن دل را که سوزی نیست دل نیست

دل افسرده غیر از آب و گل نیست


دلم پر شعله گردان سینه پر دود

زبانم را به گفتن آتش آلود


کرامت کن درونی درد پرورد

دلی در وی درون درد و برون درد


دلم را داغ عشقی بر جبین نه

زبانم را بیانی آتشین ده


سخن کز سوز دل تابی ندارد

چکد گر آب از او آبی ندارد


دلی افسرده دارم سخت بی نور

چراغی زو به غایت روشنی دور


بده گرمی دل افسرده ام را

فروزان کن چراغ مرده ام را


ندارد راه لطفم روشنایی

ز لطفت پرتوئی دارم گدائی


اگر لطف تو نبود پرتو انداز

کجا فکر و کجا گنجینه راز


ز گنج راز در هر گنج سینه

نهاده خازن تو صد دفینه


ولی لطف تو گر نبود به هر رنج

پشیزی کس نیابد ز آن همه گنج


چو در هر گنج صد گنجینه داری

نمی خواهم که نومیدی گذاری


به راه این امید پیچ در پیچ

مرا لطف تو می یابد دگر هیچ




نظرات 2 + ارسال نظر
آ. ک یکشنبه 1 شهریور 1394 ساعت 16:52

از دوره راهنمایی ما ک کتاب ادبیات ب روز شد، شعرهای خوبی اضاف شد، هر چن سیاست گذاری انتخاب شعرا باعث شد حتی اسمی از ی سری شعرای نامدار نیاد، مثه شاملو، فروغ و ... بجاش شاعرایی رو اوردن ک تو رزومه هاشون شعر مذهبی و انقلابی داشتن! نمونه بارزش ادبیات دوم دبیرستان ما ک برند شعر سپید رو علی م. گرمارودی گفته درصورتی ک باید از شاملو نام می برد! و البت نویسنده ها هم!
این پست شما کنار ی سری چیزای دیگه جرقه ای شد واس ی مقاله علمی ک البت کلی کار می طلبه، اما شاید چیزه جالبی شه!

اشنایی به بحث باز شده ندارم پس سکوت می کنم :)
فقط یه چیز بگم اینکه الان نه فقط در این باب در هرباب دیگه که با دقت نگاه کنیم
میبینیم هیچ چیز سر جایه اصلی خودش نیست و این خیلی بده :|
امید وارم کاری که قصد انجامشو دارید ارزش وقت گذاشتن داشته باشه و اخرش لبخند رضایت رویه چهرتون ببینیم :)

آ. ک شنبه 31 مرداد 1394 ساعت 21:51

شعرای وحشی بافقی مثه خیلی از شعرای قدیم واقعن قشنگن! اینم ک سردفتر فرهاد و شیرین هس! یادش بخیر قدیما دیوان شعرا رو زیاد میخوندم!
البت دوره ما، این شعر کتاب دبیرستانمون بود!

شعرایه قدیمی ,واقعن قشنگن
عجب حافظه قوی دارید :)
از دوران دبیرستان اصلا شعرایه قشنگ یادم نمیاد

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.