1.نتم قطع شده منم معتاد اصلا یع وضعی :دی

دو کیاو کم کردم تو این دو روز:دی

زنگ زدم علتو جویا شدن گفت تعمیرکار میفرسیتیم خونتون

حالا تعمیرکار میخواد بیاد چکارکنه نمیدونم :دی

ولی تصمیم گرفتم دیگه  پیگیر وصلش نشم و وقتی که برایه نت میزارم مطالعه کنم :)

....

2.بعد مدتها دو چرخه سواری چند وقت پیش  سوار موتور شدم :)

اصلا میترسیدم گاز بدم

یادش بخیر یه روز پیاده رو جوب تیر برق  سواره پیاده و... کلا برام تعریف نشده بودنند :دی

حالا اصلا بدنم میلرزید  خیلی اروم خیلی با کلاس حرکت میکردم

عجیب حس با شخصیت بودن بهت دست داده بود :دی

یه اتفاق جالبم برام افتاد رفتم  پمپ بنزین بزنم

یه اقایی جلوتر از من بود دیدم داره بنزین لیتری هزار میزنه گفتم دادش برا منم چند لیتر بزن

با یه اعصاب خوردی  چشماشو گشاد کردو  برگشت طرف من

انگار فحش ناموسی به یکی داده باشیا :دی

گفت شرمنده کارت ماله مردمه

هنوز از اون واقعه تو شوکم :دی

یعنی واقعا من اونجا درک کردم میگن مردم اعصاب ندارن یعنی چی :دی

............

3.جمعه این هفته همایش پاده روی از میدان اصلی شهرمون به طرف پارک کوهستان بود

که در اخر با یک جشن همراه بودو به غید یا قید غرعه یا قرئه :دی به چند نفر جایزه میداند

تو همین جشن یه خواننده اوردند از صدایه ضمختش که بگذریم :دی

سه تا اجرا داشت

اولی  ترانه همدم استاد معین

دومی ترانه بزن تار خانم هایده

و با ربنایه استاد شجریان هم کاره خودشو تموم کرد

خخخخخخخخ

یعنی من موندم اینارو  با چه فکری ست کرد :دی

.......

4.یه دست فروش افغانی  تو محل کارمون هست لباس میفروشه

یه داداش داره

تو انگلستان تو یه پیتزا فروشی کار میکرده

اقا این داداشه غید یا قید :دی

انگلیس پیتزا فروشیو اینارو میزنه با خانواده میاند ایران که بچه هاش تو مملکت اسلامی بزرگ بشن

وقتی میاد تصمیم میگیره که اینجا یه پیتزا فروشی بزنه اما نمیدونسته که تو مملکت اسلامی از این مجوزا به افغانی جماعت نمیدند :دی

حالا بنده خدا صبح به صبح یه بیل میزاره رو دوشش سره فلکه :دی

یعنی میشه زنده بمونم و اون مدینه فاضله که وصفشو میگند رو ببینم  :(

...........





نظرات 3 + ارسال نظر
دختر خوب دوشنبه 4 آبان 1394 ساعت 13:38

اینارو همون روزا خوندم!خندیدم...دمتگرم...
چیزه موتور سواری نکن!یعنی محتاط باش...چند ماه پیش یه حادثه برا خونوادمون پیش اومد!همچنان گرفتاریم...

+خب میتونه برای کسی کار کنه!یا برگرده انگلیس!چه کاریه اخه...

خواهش میکنم :)
باید محتاط باشم ولی چه کنم که جوونیم و داغ:))

دختر خوب دوشنبه 4 آبان 1394 ساعت 13:34

مامانم داره جارو میکنه میخنده!برم ببینم چی شده!خخخ!

خخخخخخ
برو کمکش خب

زیتون یکشنبه 26 مهر 1394 ساعت 18:56 http://www.zeytoone-tanha.blogsky.com/

1. این که هنر نیست که.
نت باشه و مطالعه هم بکنی هنر کردی.
مدیریتش کن. خودتو بسنج. تو میتووووونی :دی
2. خیییلی بامزه بود :دییییییییییییییییییی
3. میخواسته همه سلیقه ها رو تامین کنه :دی
4. باید دید که مغز چی خورده بوده که از اونجا اومده اینجا. والا. یه برادرخونده دارم. خودش و خانمش پزشک فوق تخصص هستن تو انگلیس. تعریفهاشون خون به دلم میکنه. افسردگی میگیرم :(((

1.مام هنر مند نیستیم :))
2.:))
3.خوبه نخواسته سلیقه اینا که ترانه اونور ابی گوش میکنند تامین کنه :دی
4.بنده خدا پیشه خودش گفته حالا میرم مملکت اسلامتی چه میدونسته اینجا فقط اسمه اسلامه که دارند یدک میکشند :|

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.