بی تو ای راحت جان با دل شیدا چه کنم؟

با جهانی غم و حسرت من تنها چه کنم؟


عشق و بی تابی من مایه بدنامی توست

با تو پاکیزه تر از گل من رسوا چه کنم؟


در پی گمشده ای گرد جهان می گردم

ای خدا گر نشد این گم شده پیدا چه کنم؟


مردمان قطره آبی به کف آرند و خوشند

من که مردم زعطش برلب دریا چه کنم؟


گرچه امروز مرا نیست زپی فردائی

گر نبندم دل از امروز به فردا چه کنم؟


روی برتافت زمن آنکه جهان هست

بعد از این گر نکنم پشت به دنیا چه کنم؟

نظرات 3 + ارسال نظر
آ. ک سه‌شنبه 12 آبان 1394 ساعت 19:12

استعداد ی امره ذاتی هس، اما خب واس شکوفایی نیاز ب فرصت داره! و تلاش اونو شکوفاتر میکنه! مثلن خواهرم از بچگی استعداد شگرفی تو نقاشی داشت ک از اول با همه فرق داشت و بعد با کلاس رفتن، سبکها رو یاد گرفت و نقاشیشو بهبود داد!

سوای بحث محیط، ب نظرم خدا انسان ها رو شدیدن نابرابر خلق کرده!

موافقم باهاتون
اگر کسی در راستایه استعدادش قدم برداره مسلما پیشرفتش خیلی بیشتر تا کسی که بدون استعداد ذاتی در اون رشته قدم برداشته
ولی به نظرم همه ادما توان انجام هر کاری که اراده بکنند تو زندگیشون رو دارند فقط دو تا شرط داره یک پشتکار و تلاش زیاد دوم صبر
به نظر منم خدا انسانهارو نابرابر خلق کرده ولی عدالت رو برایه همه رعایت کرده
البته استاد جسارت نباشه ما درس پس میدیم

آ. ک دوشنبه 11 آبان 1394 ساعت 23:48

واقعن شعر زیبایی بود!
همیشه ب شاعرا واس این قدرتشون حسودیم شده!

بله همین طوره
خوشحالم خوشتون امده :)
به نظرتون این قدرت اکتسابیه یا ذاتی؟

زیتون یکشنبه 10 آبان 1394 ساعت 17:59 http://www.zeytoone-tanha.blogsky.com/

چی شده؟؟؟

شعر زیبایی بود که از خوندنش لذت بردم
گفتم شما دوستانه خوبمم بی نصیب نزارم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.