در  مغازه یه همکارا بودم یه دختر خانمی با مادرش امدند تو مغازه از مشتریا همکارمون بودند معلوم بود خانواده خوبی هستند وقتی  رفتن بهش گفتم شمارشونو بده بدم مامانم گفت باشه برات میارم امروز که ازش خبر گرفتم شماره رو نداد گفت بهم نمیخورید  اکه میگفت نمیدم اینقدر نمیسوختم  مثل فوش بود برام  دفعه دچندمه این جمله رو میشنوم  دفعه قبلی یه دوستام رفته بود خواستگاری از دختره خوشش نیومده بود امد شرایط دختره رو به من گفت من خوشم امد گفتم خب شمارشونو برام میاری  گفت باشه وقتی دیدمش باباش نداده بود همین جمله رو بهانه کرده بود فکر کنم کلا هیچ کی به ما نمیخوره نیست کلا کلاسمون خیلی بالاست :)  

خدایا تا الان خودت همه چیزو عالی درست کردی از این به بعدم  میدونم همه چیزو عالی ردیف میکنی 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.