یه همکارامون ورشکست شده یعنی یه دهتا پله رفته زیر صفر 

یه بار پسرش امده بود تو کارگاه یه جوری خودشو گرفته بود و حرف میزد  من که قبلا نمیشناختمش فهمیدم پسر اینه موندم حالا قیافش چطوریه!!!!

......

نزدیکه دو ساله هر روز از یه نسیرر میرم کارگاه حالا چند وقته صبحا که میرم کارگاه دوتا مامور واستادن موتور میگیرن منم همش دور میزنم کل مسیر یه طرفه برمیگردم فرار میکنم البته نه به این راحتی که گفتم :دی

حالا دقیقا دو هفتس هر روز که با موتور از خونه میام بیرون میگم خب امروز یادم باشه از اونور نرم 

دو دقیقا بعد چشمامو باز میکنم میبینم جلو مامورام :/

.......

بچه خواهرم سوم راهنماییه تو تیز هوشان امشب گفت دایی چند تا مشکل ریاضی دارم کمکم میکنی مام بادی به قپ قپ انداختیم گفتیم اره بیار 

چشمتون روز بد نبینه همین که یه مساله ها رو نشونم داد عین تایری که سوراخ شده باشه بادمون خالی شد وا رفتیم :دی

دیگه یکم سرمو خاروندم آ گفتم دای مسئله سخته زمان کم ودر اینقال نگنجد :دی

خلاصه خویشتن را از شر ضایع شدن رهانیدیم :))))

خیلی  با لحجه نوشتم نه ؟:))))

.......

کثیف ترین دوست داشتن 

دوست داشتن از سر نیازه :/


نظرات 2 + ارسال نظر
آ. ک جمعه 27 فروردین 1395 ساعت 21:06

چطور میشه یکیو فقط واس دوس داشتن، دوست داشت؟! مثه اینکه ب یکی بگی دوست دارم بخاطر اینکه دوست دارم! همینطور رو هوا، بی منطق؟!
ی چیزی آخر ایجاد کننده دوست داشتن هس! نیس؟

منظور من اینه که اگه قراره یه نفرو دوست داشته باشیم
دوست داشتنمون همیشگی باشه نه فقط موقع نیاز
البته در نظر من دوست داشتن دلیل نمیخواد مثلا من که شمارو دوست دارم
نیازی بهتون دارم یا دلیلی به نظرتون داره؟:)

آ. ک پنج‌شنبه 26 فروردین 1395 ساعت 18:35

بیچاره چ حسه بدی داره حالا!
ترک کردن هر عادتی سخته!
منم چن بار تو این موقعیتها افتادم، خیلی سخته!
جز نیاز چی میتونه باشه؟ حالا ن فقط نیاز جنسی!

حسه بد ماله یه لحظشه :/
خیلی سخته
مثلا مالی
مثلا حمایتی
هر نیازی غیر از دوست داشتن که خودش یه نیازه

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.