این چند روز بدعوت یکی از اشنایان رفتم شمال

بگم هیچ لذتی نداشت دروغ گفتم ولی اگه اصفهان میموندمم روحیم با الان هیچ فرقی نمیکرد  

فکر میکردم فقط روزها و مناسبتها برام بی معنی شده ولی انگار زندگی برام بی معنی شده

 بگذریم  یه اخلاق خوبی که فامیلمون داشت  این بود که هرجا قبل نشستن تمام اشغالا اون قسمت جمع میکردند میاوردند شهر مینداختن تو سطل زباله خیلی از این اخلاقشون خوشم امد اگه همه این کارو میکردند طببعتمون عالی میشد

......

من نزدیک هشت ساله تو نتم تنها سه تایه دوستایه نتیم خارج از نت دیدم

 استاد خیلی دلم میخواست شما نفر چهارم باشید ولی خب اول نمیدونستم چطور شرایطشو محیا کنم و اینکه ایا  شما هم راغب هستید یا نه : )

  اگه یه روز  قابل دونستین  راه خودتون راه رو نشون بدین 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.