شب یلدا

همه شب یلدا پیش خانواده هاشونند مانم تو این سگدونی خسته از همه چیز دراز کشیدیم زیر کرسی، تکیه دادیم به پشتی،  انداختیم رومون یه پتوچی خخخخخ (میخواستم جانب ادبی نوشته حفظ بشه)حد اقلش اینه اگه محفلمون گرم نیست جامون گرم نرمه البته ما به همینم راضیم حالا اگه یار خوش صدا خوش صورت خوش سیرتیم کنارمون بود راضیتر بودیم البت معلومم نبود اونم راضیمون کنه کلا ذات بشر وقتی به داشتن یه چیز عادت کرد دیگه راضیش نمیکنه ولی اجالتا  همون هوری که سفارش دادیم مارو از دنیا و آخرت بی نیاز میکنه گاهی به خودم میگم تف تو این زندگی تو هیچی نگی بهتره اخه کی به حرف تو گوش میده اصلا کی حرف دل تو براش مهمه همه زور میزنند تورو مثل خودشون کنند چون فکر میکنند خوشبختن و تو بد بختی آری وقتی همه درها به رویت بسته شود وقتی طی چند سال فقط شکست بخوری نتیجش میشود بد بختی و هر از راه رسیده سرخوشی شروع میکند برایت دل سوزاندن چه خوشت بیاید چه نیاید چه با حرف ها و رفتارشان غرور بر باد رفته ات را له کنند چه نکنند تو باخته ای و محکومی به این رفتار ها محکومی به زندگی  با ادم هایی که بلد نیستن با بازنده ها چطور رفتار کنند محکومی به باختن حتی اگر هم که شده این بار به خودت .  گویا هیچ زندگی پس از مرگی منتظرت نخواهد ماند حتی قبل از مرگ هم نخواهد ماند  این تویی که باید بسازیش مهم نیست چقدر سخت باشد مهم این است که باید بسازیش و همه این ها چرت پرت هایی بود که زیر کرسی به ذهن یک بیمار که منتظر بود براش شب چلگی هوری بیارند خطور کرد.

باید عاشق باشی تا دنیا برات زیبا باشد حتی ریدن معشوق هم برایت زیبا میشود مهم نیست که وصالی در کار باشد یا نه مهم این است که عاشق باشی حتی مهم نیست مثلا یک هوری خوش سیما باشد تا عاشقش شوی؛ گاهی تنهایی هم تورا عاشق میکند 

عاشق هر کسی که به تو کوچترین توجه را میکند انگاه دیگر ریدنشان برایت تخم طلا گذاشتن میشود چنان قرغشان شایدم غرقشان میشوی که خودشان باورشان نمیشود و هعی با خود میگویند منو این همه توجه محال است محال و انوقت میشود که دیگر به این راحتی ها نمیرینند؛ آخر که دیده مرغان به این راحتی ها تخم طلا بگذارند آری این است نتیجه تنهایی تویه این سگدونی زیر کرسی باز حالمان خوب است که منزلمان گرم است خدا پدر مادر ادیسون را بیامرزد وگرنه چه میکردیم بدون کرسی برقی امشب .

دیگر حال نوشتن ندارم   خودتان را خسته خواندن نکنید که وقت بسیار است

راستی اگر هوری ما را دید بگوییدش بی پدر اینقدر به نبودنت عادت نکرد که بودنت هم دیگر راضیش نمیکند

نظرات 1 + ارسال نظر
انوش پنج‌شنبه 13 دی 1397 ساعت 22:42

سلام . اون کرسی برقی رو جدیدا خریدی یا قدیمیه؟ و آیا ژاپنیه ؟
قیمتش چنده ؟

سلام اقا انوش .
جهازیه مادرمه آقا انوش: ))
اما از اون لامپی ژاپنیا که فکر میکنید نه از اونا نیست سیستمش المنتیه مثل همین جدیدا اگه بخووی امروزیشو بخری هفتاد هشتاد بیشتر نیست اما اون لامپیا رو یه میلیون چهار صد تا پانصده.یه لوازم خونگیه تو نبش چهار راه خیابون قدس و22 بهمن همونجا که شهربانی قدیم بود فامیلش آیتیه میتونی بری ازش بخری ولی اگه خریدی حتما ببرش پاساژ کوروش نشونش بده که همه چیزشو چک کنه

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.