بعد یه روز سخت کاری 

هیچی مثل یه خونه گرم نرم و یه بچه شیطون اذمو رو به راه نمیکنه :))

چقدر هوا امروز خوب بود ، یه بار صبح زود تنهایی رفتم یه بار بعدش با زن بچه خخخخ 

تو این روزایه بارونی و ابری کوهنوردیو از دست ندید که از زیبا ترین قسمت هایه زندگیه

بیا کز عشق تو دیوانه گشتم

وگر شهری بُدَم ویرانه گشتم

ز عشق تو ز خان و مان بریدم

به درد عشق تو همخانه گشتم

چُنان کاهِل بُدَم کان را نگویم

چو دیدم روی تو مردانه گشتم

چو خویش جان خود جان تو دیدم

ز خویشان بَهرِ تو بیگانه گشتم

فسانِهٔ عاشقان خواندم شب و روز

کنون در عشق تو افسانه گشتم

....

با صدا همایون شجریان گوش بدید

صبح ساعت چهار از دلدرد پا شدم و تا خود همین لحظه درد کشیدم ، کم و زیاد میشد ولی تموم نمیشد 

ادم میمونه چی بگه 

یعنی ادم هیچی نداشته باشه ولی درد نکشه

چقدر امروز هوا خوب بود و متاسفانه صبح خواب موندم نتونستم برم کوه ، دیروز هوا افتابی بود ولی امروز ابری و مه آلود  اصلا تو مخیلمم نمیگنجید اینطوری بشه :(

خلاصه یه روز خوبو برا کوه نوردی از دست دادم 

...

عجیب تنبل شدم برا انجام کارام باید شش نیم صبح بیدار بشم ولی نمی تونم خخخخخخ 

دیروز یه رفیقام گفت اصغر داریم پیر میشیم خخخخخخ