-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 3 دی 1402 16:07
دخترم بویه بهشت میده :)
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 29 آذر 1402 02:44
دستم خیلی خیلی با اسید سوخته خیلی وقت بود از شدت درد گریه نکرده بودم جسمی داغونم، ولی روحی ارومم نه استرس دارم نه اضطراب خدارو شکر راضیم به رضایه خدا امیدوارم خدا کمکم کنه همیشه همینطوری باشم احتمالا بعد این قضیه دیگه صد درصد شغلمو عوض کنم
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 24 آذر 1402 23:34
میدونید من اصلا نمیتونم قلیون بکشم و ریه هام خیلی اذیت میشند یه جا قلیون بکشند بلند میشم میرم ، بعد امشب دخترم قلیونو اورده داده دستم و به زور میگه بکش خخخخ از صدا قل قلش خوشش میاد دیگه به زور چند پک کشیدم و فرار کردم زور هیچکی به ادم نرسه دختر ادم که میرسه :)) کاش همیشه دلخوشیاش در همین حد بمونه
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 23 آذر 1402 00:00
چقدر هوا الوده بود ظهر تو خواب اینقدر سرفه کردم که چند بار بیدار شدم . ریه هام یکم ضعیفه ، یادمه از بچگیم یکی کنارم سیگار میکشید نفسم بند می امد بگذریم که الان خودم گه گاه یه نخ میکشم خخخخخ بعد ظهری که بارون امد هوا تمیز شدمرطوب شد ، هوس سیگار کردم بعد دیدم ناشکریه ، خدا این بارون فرستاد تا هوا تمیز نفس بکشیم بعد ما...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 17 آذر 1402 22:53
امروز ظهر وقتی داشتم با موتور میرفتم باغ و بویه پاییزو با تمام وجود استشمام میکردم با خودم فکر کردم یعنی من چندتا پا پاییز دیگه رو میتونم ببینم و از این هوا لذت ببرم؟!
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 16 آذر 1402 23:13
تو هفته فقط پنج شنبه بعد ظهرا تعطیلم اونم چون طلا فروشا تعطیلن چند سال پیش میخواستن همینم ازمون بگیرند و پنج شنبه بعد ظهرام باز کنند به یکی از موافقا باز بودن گفتم اخه چرا ؟گفت من اگه تعطیل باشم باید با زن بچم برم بیرون یه مقداریم خرج کنم ولی اگه بیام سر کار یه مقداری پول درمیارم ، پیش خودم گفتم پولی که ادم نتونه خرج...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 13 آذر 1402 01:03
امشب با دخترم ملی رقصیدیم و خندیدیم :) کاش تا اخر عمر رابطمون همین طوری بمونه
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 12 آذر 1402 00:46
در هر کس ناکس ، مهر تو دیدم در هر خشم غضب ، مهر تو دیدم در هر شکوفه در هر برگ رنگ رخسار تو دیدم در هر معش وق گریان ، عاشق دیوانه رنگ رخسار تو دیدم در هر قطره باران یا که اشک ، لطافت تو دیدم در هر لحظه خشم یا که کین ، لطافت تو دیدم عالم همگی جلوه گاه توست دیده بینا نیست که ببیند رویه توست ... هرچی بیشتر تو لحظات زندگیم...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 9 آذر 1402 22:18
از بدیهایه تفاهم نداشتن در زندگی مشترک اینه که یه فیلم با IMB8.8دانلود میکنی ببینی ولی اون جومونگ دوست داره ببینه خخخخخ تف تو اونکه گفت ازدواج سنتی خوبه خوشبحال خارجیا همه جوره با طرفن اگه دیدن بهشون میخوره ازدواج میکنند اگه دیدن نمیخوره که نه خودشونو معتل میکنند نه دیگرانو ولی من راضیم کیه که بی نقص باشه کیه که کامل...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 8 آذر 1402 23:40
مارا خیال خام تو از خواب بیدار کرد گمگشته دنیایه پر خواب کرد از هرطرف که مینگرم جز سراب نمیبینم گویی جلوه توست که در همه عالم رخ نما کرد مست هشیار همه دنبال تو اند دل چه کند که دنبال ، دنبال تو کرد همه عالم به یک انگشت تو گشت اصغر چه کند که انگشت نمایه انگشت تو گشت ..... خدا رو شکر اینجارو جز معدودی که نمیشناسنم و...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 7 آذر 1402 23:09
عجیب قهوه خور شدم به حدی که میخوام یه اسپرسوساز برا خونمون بخرم :))) قبل باشگاه مخصوصا روزایی که هوازی دارم حتما یه دونه میخوره نمیدونید انگار بمب انرژی خوردم خخخخخ اینقدر عرق میریزم بعدش میام خونه با بدن درد می افتم خخخ خلاصه قهوه چیز خوبیست حیف از عمری که چای سپری شد خخخخخ البته میترسم معتادش بشم یعنی چی ؟ یعنی...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 7 آذر 1402 01:33
هیچی مثل کلاس سه تارم حالمو خوب نمیکنه وقتی استادم ساز میزنه گاها گریم میگیره خخخ خودش چیزی نگفته ولی شنیدم از شاگردا استاد علیزاده بود کاش یه روز اینقدر استاد بشم که بتونم با ساز زدم خال بقیه رو خوب کنم
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 1 آذر 1402 23:07
جمعه صبح این هفته هم هوا ابریه :) هرکی پایه کوه نوردیه جمعه صبح رو از دست نده : ) ..... از جمله اقدامات دولت و مجلس خدمت گذار این بوده که سن بازنشستگی رو بردن بالا خخخخخ یکی از نمایندگان موافق این طرح میگفت :چون سن باز نشسته ها کمه برا همین باز میرن سر کار و جایه یک نیرو جوون رو میگیرند یکی نیست بگه بیشرف بی همه چیز...
-
سخنی با دو دوست :)
چهارشنبه 1 آذر 1402 14:37
سلام اقا انوش :) دیشب به وبتون سر زدم و از خواندن شعر زیبایی که گذاشته بودید بسیار لذت برم :) بسیار متاسف شدم که امروز وبتون از دسترس خارج شده بود اگر که کلید حل این مشکل در دست خودتان هست خوشحال میشویم که باز از نوشته هاتون لذت ببریم و همینکه عرض کوچکی خدمتتون داشتم میخواستم بهتون بگم :) ...... دوست عزیز دیگر سلام بر...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 30 آبان 1402 14:49
چنان به موی تو آشفتهام به بوی تو مست که نیستم خبر از هر چه در دو عالم هس ت حیف که در دوران تحصیل از ادبیات فقط درد برامون مونده چطور این همه سال چنین قند شیرینی در کنارمون بوده و درکش نکردیم
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 18 آبان 1402 00:31
ساز میزنم میاد کنارم دستشو میکشه به سیما سه تارم ، نماز میخونم میاد کنار دولا راست میشه مسواک میزنم میاد مسواک میزنه خلاصه هرکار میکنم پشتم انجام میده امیدوارم بتونم الگو خپبی براش باشم :) ..... یه دختر برادر دارم هفت روز از دختر خودم کوچیکتره نمیدونم چه سری هست اونو بیشتر از دختر خودم دوست دارم ؛))
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 12 آبان 1402 09:52
دیشب هواشناسی چک کردم دیدم هوا نیمه بارونیه و مه الود نتیجه این شد امروز بعد مدت ها رفتم کوه جاتون خالی عالی بود ختما وقتایی که مثل امروزه بیاید
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 9 آبان 1402 23:26
آتش عشق تو در جان خوشتر است جان ز عشقت آتشافشان خوشتر است هر که خورد از جام عشقت قطرهای تا قیامت مست و حیران خوشتر است تا تو پیدا آمدی پنهان شدم زانکه با معشوق پنهان خوشتر است درد عشق تو که جان میسوزدم گر همه زهر است از جان خوشتر است درد بر من ریز و درمانم مکن زانکه درد تو ز درمان خوشتر است مینسازی تا نمیسوزی مرا...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 6 آبان 1402 22:41
دلم هوس ماه رمضون کرده نیمه شب بیدار شدناش .... اگه منو کنسرت همایون شجریان دعوت کنید با کمال میل قبول میکنم :)
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 26 مهر 1402 10:17
میتونید از شمال یاید سرعین میتونیدم از سرعین بیاید شمال در هر صورت حتما از مسیر زیبایه اسالم به خلخال حتما عبور کنید واقعا زیباست البته حتما تو تابستون بیاید یا اوایل پاییز
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 22 مهر 1402 09:23
امدیم مسافرت شهر سرعین بسیار شهر قشنگیه و ابگرم دلچسبی داره . اینجا کلی استخر داره ولی بهترینش از نظر من ابگرم گاومیش گلی هست خیلی عالیه ، یه استخر ده در بیست هست که وسطش چشمه ابگرم هست یعنی از زیر پات اب میجوشه میادبالا من تو فیلما هم ندیده بودم حتما حتما اگه نیومدید بیاد عالیه
-
عشق
شنبه 8 مهر 1402 01:29
عشق یعنی دهانتو بزاری رو بینی بچت و بینیشون بکشی تو دهنت تا بهتر بتونه نفس بکشه عشق یعنی بسوزی بدون هیچ ادعایی ....... بازیگر نقش البوس دامبلبور فوت کرد چقدر این فیلم قشنگ بود
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 31 شهریور 1402 23:48
تازگیا یاد گرفته یه لاک بگیره دستش و ناخن که چه عرض کنم تمام پاهایه منو لاکی کنه خخخخخ من اگه اینو نداشتم چکار میکردم یه جوری جونم بهش واسبتس که تا الان تجربش نکردم دوست دارم همیشه کنارش و پیشش باشم خار به من بره ولی خش بهش نیافته چه حسیه پدر بودن
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 29 شهریور 1402 19:51
شکر ایزد را که دیدم روی تو یافتم ناگه رهی من سوی تو چشم گریانم ز گریه کند بود یافت نور از نرگس جادوی تو بس بگفتم کو وصال و کو نجاح برد این کو کو مرا در کوی تو از لب اقبال و دولت بوسه یافت این لبان خشک مدحت گوی تو تیر غم را اسپری مانع نبود جز زرههایی که دارد موی تو آسمان جاهی که او شد فرش تو شیرمردی کو شود آهوی تو شاد...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 27 شهریور 1402 23:06
دیروز خانمم یه عکس از یه خانمی نشونم داد که تمام قد پشت خانمه رو نشون میداد ، خانمه حدودا چهل سالش بود و اصلا بدنش تناسب نداشت بالا تنه بزرگ بدش کج بود خمیده بود بعد پایینش نوشته بود تو منو برا بدنم میخوای نه خودم حالت تمسخر داشت با اینکه خانمم خندید ولی من ناراحت شدم ولی هیچی نگفتم میدونید همه ادما دوست دارند لباسایه...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 22 شهریور 1402 00:06
تنها بدون که من بدون تو میمیرم دیونتم هنوز سراغتو میگیرم ...... هر که نقص خویش را دید و شناخت اندر استکمال خود ده اسبه تاخت ز آن نمیپرد به سوی ذو الجلال کاو گمانی میبرد خود را کمال علتی بدتر ز پندار کمال نیست اندر جان تو ای ذو دلال از دل و از دیدهات بس خون رود تا ز تو این معجبی بیرون رود علت ابلیس انا خیری...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 14 شهریور 1402 23:57
امروز یه دختره امده بود دستبند سایز دستش کنم رو دستش کلید سل خالکوبی کرده بود ، فوضولیم گل کرده بود هعی میخواستم بپرسم نوازندس یا نه اخرش روم نشد خخخخخ اگه زنم بفهمه من از این کارا میکنم دیگه نمیزاره کار برم خیلی حساسه خخخخ اگه بفهمه من چه کارایی میکنم وا ویلا خخخ
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 12 شهریور 1402 01:08
امروز داشتم از سر کار میامدم خونه که دیدم دوتا دهه نودی باهم دعواشون شده گفتم برید خونه با هم دعوا نکنید یکیشون برگشت گفت به تو چه برو گمشو خونتون عجب نسلی شدن خداوکیلی ما سنه اینا بودیم از ترس اینکه بزرگترا بهمون تجاوز نکنند جرات نمیکردیم تو انظار عموم باشیم خخخخ
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 6 شهریور 1402 23:42
پریشب برا اولین با دخترم تو بغلم خوابید فقط باید تجربش کنید هیچی نمیتونم بگم فقط باید تجربش کنید 25 سال پیش دختر خواهرم که اندازه الان دخترم بود یه تکه خیار برداشت کلی رو زمین مالید بعدش داد باباش به زور بخوردش اونروز کلی خندیدم تا چند روز پیش همین بلا سرم امد مگه ادم میتونه به دخترش نه بگه ؟:))) راستی رامی تو بچه دار...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 4 شهریور 1402 07:04
خُنُک آن قماربازی که بباخت آن چه بودش بِنَماند هیچش اِلّا هوس قمار دیگر